با وجود این که اراده فردی انسان نقش اساسی در رشد و تعالی و یا جمود و قهقرای او در زندگیاش دارد، عوامل دیگری نیز هستند که میتوانند باعث پرورش فضائل یا رذائل اخلاقی در زندگی شوند.
یکی از این عوامل آداب و سنن حاکم بر جامعهای است که فرد در آن زندگی میکند. باورها، ارزشها، نگاه به آینده و سبک زندگی فردی و اجتماعی آحاد مختلف جامعه اعم از دانشمندان، حاکمان، طبقات ثروتمند و مرفه، معلمین و استادان دانشگاه، روحانیون و رسانهها، ایدهآلها و آرمانهای راسخ در باورها و اندیشههای مردم، از عوامل تاثیر گذار در نوع زندگی طبقات مختلف مردم بوده است.
اميرمؤمنان على عليهالسلام از سفارشهاى مؤكدى كه به مالك اشتر میكند، همان حفظ سنتهاى صالحه و جلوگيرى از شكسته شدن احترام آنهاست; مىفرمايد: هرگز سنت پسنديدهاى را كه پيشوايان اين امت به آن عمل كردهاند و امت اسلامى به آن انس و الفت گرفته، و امور رعيت، به وسيله آن اصلاح شده، نقض مكن! و سنت و روشى را كه به آن سنتهاى صالحه پيشين زيان وارد سازد، ايجاد منما! كه اجر آن براى كسى خواهد بود كه آن سنتها را برقرار كرده و گناهش بر توست كه آن سنتها را شكستهاى!»[۱]
یکی از موانع دینداری و زندگی اخلاقی مردم جامعه در طول تاریخ، پیروی بی چون و چرا از پیشینیان و پرستش فرهنگ آباء و اجدادی و جمود در برابر آن بوده است که خداوند متعال در قرآن کریم به آن اشاره کرده است: «و هنگامى كه کار زشتى انجام مىدهند مىگويند: پدران خود را بر اين عمل يافتيم; و خداوند ما را به آن دستور داده است! - بگو خدا (هرگز) به كار زشت فرمان نمىدهد، آيا چيزى به خدا نسبت مىدهيد كه نمىدانيد!»[۲]
این مساله تا جایی پیش رفته که با وجود غیر عقلانی بودن رفتار پیشینیان، باز هم این جمود ادامه داشته است: «و هنگامى كه به آنها گفته شود: از آنچه خدا نازل كرده است پيروى كنيد! مىگويند: نه! ما از آنچه پدران خود را بر آن يافتيم پيروى مىنماييم. آيا اگر پدران آنها چيزى نمى فهميدند و هدايت نيافتند (باز از آنها پيروى خواهند كرد؟)»[۳]
افراط در التزام، پذیرش و پرستش فرهنگ حاکم بر زندگی پیشنیان تا جایی پیش رفته که در مقابل انسان های صالح و انبیای الهی به پا خواسته و آنان را از شهر و دیار خود بیرون میکردند: «ولى پاسخ قومش چيزى جز اين نبود كه گفتند: اينها را از شهر و ديار خود بيرون كنيد، كه اينها مردمى هستند كه پاكدامنى را مىطلبند (و با، همصدا نيستند)!»[۴]
مصدایقی از این نوع رفتار با متدینین را در هر عصر و فرهنگ و جامعه ای می توان یافت. نوع نگاه به فرد چادری در مغازه ها و فروشگاه ها در کنار یک فرد لاابالی، نگاههای خاص برخی افراد به متدینین در برخی مهمانیها، عکسالعمل برخی در مقابل امر به معروف و نهی از منکر معدود متدینین، مصادره دیانت و تقوا به نفع یک جریان سیاسی و محکوم کردن جریان های مخالف به عدم تقوا و دینداری و جریان های مختلف انحرافی موجود در طول تاریخ از نمونههای این نوع باور و نگاه و رفتار بوده است.
آیا جامعه سازی اخلاقی، ترسیم یک سبک زندگی اخلاقی، پایبندی آحاد مختلف جامعه در کنار وجود رهبری دینی، شبکه سازی در فعالیت های فرهنگی و رسانه ای و تبلیغاتی متدینین، برای زندگی دینی و اخلاقی عموم مردم جامعه ضروری نیست؟
-----------------------------
منابع:
[۱]- كنز العمال، حديث۴۳۰۷۹، جلد ۱۵، صفحه ۷۸۰.
[۲]- سوره اعراف، آيه۲۸
[۳]- سورهبقره،آيه۱۷۰
[۴]- سورهاعراف، آيه۸۲